با قصه گویی در تولید محتوا مخاطب بیشتری جذب کنید
اگه یه مقاله علمی و یک روایت داستانی رو کنار هم قرار بدن و بهمون بگن یکیشو انتخاب کنیم، بیشتر ما قطعا میریم سراغ روایت داستانی. ذهن آدمیزاد عاشق خوندن داستانه مخصوصا اگه این داستان سریالی باشه و همیشه ما رو منتظر بذاره تا بقیه ماجرا رو بخونیم یا ببینیم؛ دقیقا مثل سریالهای تلویزیونی. به همین دلیلیه که توو اینستاگرام باب شده و میگن استوریها رو داستانی و سریالی تولید کنید. اما من میخوام بهت بگم این موضوع فقط به استوریهای اینستاگرام ختم نمیشه بلکه شما میتونین از این روش یعنی قصه گویی در تولید محتوا برای پستها و محتوای سایت چه متنی چه ویدیویی استفاده کنید و نتایج جالبی بگیرید.
قصه گویی در تولید محتوا
هنر قصه گویی یا داستان سرایی قدمت بسزایی داره که با گذر زمان نه تنها نابود نشد بلکه قوت بیشتری گرفت. چرا؟ چون ذهن آدمیزاد پذیرای خوبی برای داستان و جذب اون هستش. حتما تا به حال شده پای حرف پدربزرگ و مادر بزرگهامون نشستیم و اونا برامون از قدیما داستانهایی گفتن که واقعیت داشته! دقیقا توو این حالت نه گذر زمان رو متوجه شدیم و نه به فکر کار دیگهای بودیم. دوست داشتیم فقط پای حرفشون بشینیم و محو اون لحظات بشیم. این دقیقا کاریه که ما باید توی تولید محتوامون انجام بدیم تا مخاطب محو داستان ما شده و جذب بشه.
تفکرات فرد داستان سرا
مسلما ساخت ادبیات داستانی در هر حوزهای نمیتونه کار سادهای باشه و زمان و انرژی زیادی میگیره تا به نتیجه برسه اما ارزشش رو داره. اگه شما روو حوزه فعالیتی خودتون حسابی مسلط باشید و مهارت کافی داشته باشید قطعا کارتون سادهتر میشه و بهتر میتونید در حوزه خودتون داستان بنویسید. میدونی ادبیات داستانی به شدت روی زمان موندگاری یا همون واچ تایم تاثیرگذاره و همین خودش یعنی نرخ پرش تقریبا خیلی پایین که موجب اتفاقات عالی برای کسب و کارتون میشه. حالا من میخوام کمکتون کنم تا تکنیکهای درست قصه گویی در تولید محتوا را یاد بگیرید و خلاقیت خودتون رو باهاش مخلوط کنید تا به نتیجه برسونید.
۱- شخصیت مشخص در داستان
شنیدی میگن باید برای هر داستان کارکتر خاصی درنظر گرفت. شما هم تا شخصیت مشخصی در داستان نداشته باشید مخاطب نمیتونه خودشو جای کسی بذاره و همزاد پنداری کنه. داستان شما باید شخصیت اصلی و فرعی داشته باشه، باید یک قهرمان داشته باشه که در نهایت در داستان تحت چالشهای متعدد پیروز بشه.
۲- شکست در داستان
همیشه نباید از پیروزی و موفقیت حرف زد. شما باید درباره شخصیتهای بازنده و شکستها هم صحبت کنید! همین موضوعه که باعث واقعی شدن داستان و روح دادن به اون میشه. کدوم زندگی رو دیدین که همش سرتاسر موفقیت باشه؟! پس از شکستها هم صحبت کنید. گاهی همین شکستها میتونن درس عبرت و تجربه خوبی برای ما باشن.
۳- تصویرسازی
باید با توضیحات و حرفهای خودتون جوری روی ذهن مخاطب تاثیر بذارید که دقیقا مکان و زمان داستان شما رو توی ذهنش تجسم کنه. از رنگها، موقعیت و حالتها صحبت کنید تا مخاطب خودشو در همون شرایط حس کنه. این یعنی تصویر سازی درست شما که موجب حس واقعی در مخاطب میشه.
۴- کمک گرفتن از آمار و ارقام
وقتی داخل داستان و محتواتون از عددها مثل تاریخ و آمار و این مسائل حرف میزنید قطعا واقعی بودن ماجرا رو پررنگ میکنید. آدما عاشق دونستن آمار و ارقام هستند پس این مسئله رو حتما در نظر بگیرید و داخل قصه گویی در تولید محتوا مطرح کنید و حس اعتماد به خودتون رو در مخاطب تقویت کنید.
۵- نقطه عطف در عنوان
بهترین حرکت شما اینه که بهترین نقطه یا به اصطلاح نقطه عطف رو در همون عنوان یا قلاب اول مطرح کنید. اینکه مخاطب همون اول اونقدر جذب بشه که بقیه داستان رو بخونه خیلی اقدام بزرگیه. مثلا داستان میلیاردر شدن من!
۶- درگیری احساس مخاطب
همه ما آدما احساساتی داریم که وقتی درگیر بشه توجهمون به اون نقطه بالا میره. باید احساسات مخاطب رو درک کنی، نیازش رو بشناسی و به داستانت ربط بدی. وقتی این ارتباط رو برقرار کردی، احساس مخاطب درگیر میشه و روو محتوای تو میخکوب میشه و دوست داره مرتب بیاد جایی که حس خوبی بهش میده.
۷- دوری از اغراق
وقتی حرف از داستان میشه خیلیا فکر میکنن که باید اغراق و خیال رو درگیر کنن اما اینو یادت نره دست خوبم! تو قراره با این قصه گویی در تولید محتوا، کسب و کارت رو رونق بدی و به اصل بپردازی پس لطفا از اغراق و خیال پردازی دوری کن چون با این کارت موجب از بین رفتن اعتماد افراد میشی و بعد از مدتی همه حس میکنن تو داری مرتب دروغ میگی و ترکت میکنن.
۸- مختصر و مفید
میگیم داستان ولی قرار نیست شما کتاب رمان بنویسی. این داستان چیز دیگریست که باید مختصر و مفید دربارش بنویسی و حرف بزنی. سعی کن داخل محتوای داستانی به همه اون چیزی که قراره اشاره کنی بپردازی اما اضافه گوییها رو بذاری کنار. لطفا حاشیه نرو چون مخاطب دنیای مجازی اصلا حوصله حرف اضافه نداره خسته میشه و درنهایت ترکت میکنه.
۹- لحن ساده و دوستانه
داستانها رو چطوری بهمون میگن؟ کاملا ساده و دوستانه درسته؟ دقیقا همینطوری داستان بگو! نه رسمی باش و نه از کلمات سخت استفاده کن. به سادهترین شکل صحبت کن تا آدما از شنیدن و خوندنش حس خوبی دریافت کنن.
۱۰- سورپرایز محتوایی
بالاخره یک داستان اتفاقات هیجان انگیز مثبت یا منفی به دنبال داره واسه همینه که مخاطب رو ترغیب میکنه. پس شما هم باید داخل داستان خودت این موارد رو داشته باشی و احساس هیجان رو در مخاطب تحریک کنی. اینطوری تا انتها باهات میاد و حس خوب میگیره.
داستان سرایی؛ عامل موفقیت کسب و کارها
عجب تیتری نه؟ ولی واقعیته محضه. ذهن و رفتار مخاطب امروزی پیچیده شده و دیگه با هر محتوایی حال نمیکنه و براش وقت نمیذاره. پس چاره چیه؟ باید دست بذاریم روو نقاط قوت که یکیش همون قصه گویی در تولید محتوا هستش. با این کار میتونیم محتوای جذاب تولید کرده و ذهن مخاطب رو بشدت درگیر کنیم و اونو روو محتوا نگه داریم. تازه از طرفی میتونیم برای همیشه مخاطب رو وفادار خودمون کنیم. امتحانش کن…