بازاریابی محتوایی یک استراتژی عالی برای آگاه کردن مشتریان بالقوه از برند شما است. «محتوا» در بازاریابی محتوایی میتواند یک ویدیو، پست وبلاگ، پادکست یا پست رسانههای اجتماعی باشد. از آنجایی که اکثر مشتریان بالقوه اغلب قبل از خرید محصولات یا خدمات تحقیقات اولیه انجام میدهند، احتمالاً قبل از تصمیم گیری برای خرید، محتوای شما را پیدا خواهند کرد. اگر محتوای شما مفید باشد، آن مشتریان بالقوه به احتمال زیاد به برند شما اعتماد خواهند کرد و زمانی که آماده خرید هستند، محصولات یا خدمات شما را خریداری میکنند.
بازاریابی محتوایی
مشکل این است که همه استراتژیهای بازاریابی محتوا به یک اندازه موثر نیستند. شما باید بدانید که مشتریان بالقوه شما در حال جستجوی چه مشکلاتی هستند، چه چیزی باعث تبدیل یک محتوای کاربرپسند میشود، از کدام پلتفرمهای محتوا استفاده میکنند و چگونه با الگوریتمهای پلتفرم کار کنید تا در مقابل مشتریان بالقوه خود قرار بگیرید. برای کمک به اجرای یک استراتژی بازاریابی محتوایی موثر، در اینجا یک راهنمای کامل بازاریابی محتوا برای سال 2025 آورده شده است. در این مقاله به مطالب زیر خواهیم پرداخت:
- بازاریابی محتوا چیست؟
- مزایای کلیدی یک استراتژی بازاریابی محتوای موفق
- اشکال مختلف بازاریابی محتوا
- چگونه یک استراتژی محتوای موفق را اجرا کنیم؟
- برخی از نمونههای برجسته بازاریابی محتوایی از برندهای B2B و B2C
بازاریابی محتوا چیست؟
بازاریابی محتوایی شکلی از بازاریابی درونگرا است که با ارائه محتوای مفید یا سرگرم کننده – معمولاً به صورت متنی، ویدیویی یا صوتی، کاربران را به سمت برند شما جذب میکند. بازاریابی محتوا برای شرکتها ارزشمند است زیرا به آنها کمک میکند تا با مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی خود روابط و اعتماد ایجاد کنند. در نتیجه، فروش سریعتر محصولات شما آسانتر است.
اندازهگیری بازگشت سرمایه (ROI) محتوا بسیار دشوار است، زیرا اغلب تنها یک مرحله در سفر مشتری است، اما برندهایی با استراتژیهای بازاریابی محتوای قوی تمایل دارند هزینههای جذب مشتری کمتری داشته باشند و بازدهی ترکیبی ایجاد کنند. بازاریابی محتوا اثر گلوله برفی نیز دارد، زیرا کسانی که از بازاریابی محتوا برای ایجاد مخاطب استفاده میکنند، بازده بالاتری را برای هر قطعه محتوای اضافی منتشر میکنند.
بازاریابی محتوا چگونه کار می کند؟
بازاریابی محتوای موثر افراد را به سمت برند شما جذب میکند. ممکن است یک ویدیو، قسمت پادکست یا پست وبلاگ منتشر کنید و سپس افراد علاقهمند به موضوع آن را مصرف کنند و با صدای برند شما آشنا شوند. هنگامی که توجه آن شخص را به خود جلب کردید، میتوانید یک رابطه قابل اعتماد با او ایجاد کنید. در نتیجه میتوانید محصولات و خدمات را به آنها بفروشید.
4 روشی که بازاریابی محتوا می تواند به کسب و کار شما کمک کند
شرکتهایی که استراتژیهای بازاریابی محتوای عالی دارند به دلایل متعددی نسبت به رقبای خود برتری ناعادلانه دارند. در زیر فقط به چند مورد از آنها بحث خواهیم کرد:
1. کاهش هزینه های جذب مشتری
تولید محتوای باکیفیت ارزان نیست، اما از هر محتوایی که تولید میکنید، بازگشت سرمایه قویتری خواهید دید، زیرا مخاطبان شما رشد خواهند کرد. این یک اثر گلوله برفی است.
اولین ویدیو، پست وبلاگ یا پست رسانههای اجتماعی که منتشر میکنید ممکن است فقط توسط افراد کمی دیده شود، اما هرچه افراد بیشتری محتوای شما را پیدا میکنند و دنبال کننده میشوند، هر قسمت متوالی محتوایی که منتشر میکنید توسط افراد بیشتری دیده شده و بازگشت سرمایه قویتری ایجاد میکند.
بنابراین برخلاف تبلیغات پولی، که در آن شما و رقبایتان میتوانید به ازای هر دلار خرج شده تقریباً همان بازگشت سرمایه به دست آورید، برندهایی با استراتژیهای بازاریابی محتوای قوی و مخاطبان زیادی میتوانند برای هر قطعه از محتوای منتشر شده درآمد قابل توجهی بیشتری کسب کنند.
2. بهبود کیفیت
یکی دیگر از مزایای بازاریابی محتوایی این است که میتوانید نوع مشتریانی را که جذب میکنید براساس محتوایی که تولید میکنید، فیلتر کنید. به عنوان مثال، اگر مخاطبان هدف شما منحصراً CMO هستند، میتوانید فقط در مورد موضوعاتی صحبت کنید که یک CMO به آنها علاقه مند است، مانند استخدام استعدادهای بزرگ. همچنین ممکن است دسترسی به گزارشهای انحصاری در مورد معیارهای صنعتی را که به یک CMO علاقهمند است، ارائه دهید. در مقابل، تبلیغات پولی شما را وادار میکند که برای شناسایی دقیق مخاطبان خود به پلتفرمها تکیه کنید. با توجه به افزایش نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و هدفگیری کمتر دقیق مخاطبان، این پلتفرمها بازده کمتری دارند.
3. یک لید قوی بسازید
بازاریابی محتوایی در طول زمان بازدهی بالاتری را ایجاد میکند به خصوص اگر محتوای همیشه سبز تولید کنید. با محتوای همیشه سبز (محتوای که سالها مرتبط است)، میتوانید حتی سالها پس از انتشار، به کسب درآمد از آن ادامه دهید. بنابراین حتی اگر تولید محتوا را برای مدتی متوقف کنید، به لطف محتوای همیشه سبز خود، به احتمال زیاد برند خواهید شد.
4. حفظ مشتری و وفاداری را افزایش دهید
بازاریابی محتوا در اصل یک کد تقلب برای ایجاد اعتماد با مشتریان بالقوه شما در مقیاس است. هرچه بیشتر با دیدگاهها و هویت برند شما آشنا شوند، اعتماد به برند شما آسانتر است و احتمال ادامه خرید از برند شما بیشتر میشود.
انواع محتوا
بازاریابی محتوا میتواند هر نوع رسانهای در پلتفرمهای مختلف باشد، اگرچه رایجترین اشکال بازاریابی محتوا عبارتند از:
- متن طولانی (پستهای وبلاگ، مقالات سفید، مطالعات موردی و غیره)
- پستهای رسانه اجتماعی
- محتوای ویدیویی
- پادکستها
- ایمیلها
در زیر به هر یک از این نوع محتواها و زمان استفاده از آنها به تفصیل بحث خواهیم کرد.
محتوای طولانی (وبلاگها، مقالات، تحقیقات و غیره)
پستهای وبلاگ نان و کره استراتژی بازاریابی محتوا برای اکثر بیزینسهای B2B و حتی بسیاری از شرکتهای B2C و مشاغل محلی است. وبلاگنویسی ارزشمند است زیرا میتواند به شما در رتبه بندی در موتورهای جستجو برای کلمات کلیدی که مشتریان ایده آل ممکن است، جستجو کنند کمک کند. در حالی که پستهای وبلاگ در ایجاد ترافیک ارگانیک به وبسایت شما عالی هستند، بازاریابان حرفهای میدانند که باید گام بعدی را نیز برای حرکت بازدیدکننده در سفر خریدار و در نهایت تبدیل آنها به مشتری ارائه دهند.
پستهای سوشال مدیا
محتوای رسانههای اجتماعی برای ایجاد آگاهی از برند بسیار عالی است و بسیاری از برندها (به ویژه آنهایی که در فضای B2C هستند) برای ایجاد مخاطب به شدت به رسانههای اجتماعی متکی هستند. بازاریابی رسانههای اجتماعی نیز به طور فزایندهای در بین برندهای B2B محبوب میشود زیرا افراد بیشتری برای مشاوره حرفهای و اخبار صنعت به رهبران فکری فردی مراجعه میکنند. درآمد لینکداین به تنهایی بازتابی عالی از افزایش رسانههای اجتماعی B2B است، زیرا این پلتفرم در سال 2022 با 26.2 درصد رشد به 14.5 میلیارد دلار رسید – بالاترین درصد رشدی که در سه سال گذشته دیده است.
مزیت بازاریابی رسانههای اجتماعی این است که میتوانید با مخاطبان خود خیلی سریعتر روابط برقرار کنید، زیرا این یک شکل کاملا شخصی از بازاریابی محتوا است. نکته منفی این است که محتوای رسانههای اجتماعی همیشه سبز نیست و کلید پیروزی در بازاریابی رسانههای اجتماعی اغلب به انتشار حجم بالایی از محتوای با کیفیت بالا بستگی دارد. این میتواند مشکل باشد، زیرا انتشار محتوای با کیفیتی که خوانندگان میخواهند از آن استفاده کنند مهم است.
محتوای ویدیویی
محتوای ویدیویی همچنین در استراتژیهای بازاریابی محتوای B2B و B2C به طور فزایندهای رایج میشود، زیرا اکنون ضبط ویدیویی با کیفیت بالا حتی بر روی یک آیفون ساده آسانتر از همیشه است. همچنین اگر مخاطب شما بتواند شما را ببیند و بشنوند، ایجاد رابطه سریع با آنها آسانتر است، که احتمالاً به این دلیل است که زبان بدن اعتماد به یک شخص را آسانتر میکند. محتوای ویدیویی همچنین برای استفاده مجدد محتوا عالی است، زیرا میتوانید یک ویدیو را به قسمتهای پادکست، کلیپهای رسانههای اجتماعی، ایمیلها یا پستهای وبلاگ تبدیل کنید.
نقطه ضعف محتوای ویدیویی این است که بهترین محتوای ویدیویی معمولاً یک شخص را نشان میدهد، بنابراین اگر کسی در شرکت نباشد که از حضور در دوربین لذت میبرد، ممکن است گزینه خوبی نباشد. علاوه بر این، شخصی که در دوربین قرار میگیرد احتمالاً به چهره برند تبدیل میشود. اگر آن شخص بعداً شرکت را ترک کند، ممکن است مخاطبان نیز شرکت را ترک کنند.
پادکستها
تعداد شنوندگان پادکست بیش از همیشه وجود دارد. اما حتی با وجود رقابت، شروع یک پادکست یک راه موثر برای رشد مخاطبان شما است. وقتی مردم صدا و داستانهای شما را به طور مکرر میشنوند، به راحتی میتوانید به سرعت یک دنبال کننده عمیقا وفادار ایجاد کنید. پادکستها همچنین دارای ماندگاری بسیار بالایی هستند، زیرا برخلاف سایر اشکال بازاریابی محتوا، مخاطب میتواند به طور منفعلانه محتوای شما را مصرف کند. بنابراین، برخلاف ویدیوها یا پستهای وبلاگی که به توجه بینظیر شنونده نیاز دارند، ممکن است هنگام گوش دادن به پادکست شما چند کار انجام دهند.
پادکست شما نیز احتمالاً بخشی از روال آن شخص خواهد شد، که باعث میشود مخاطب حتی وفادارتر شود. به عنوان مثال، آنها ممکن است همیشه هنگام رانندگی به محل کار یا ورزش در باشگاه به پادکست شما گوش دهند. مانند محتوای ویدیویی، نقطه ضعف محتوای پادکست این است که اگر میزبان پادکست تصمیم به ترک شرکت شما بگیرد، احتمالاً مخاطبان خود را از دست خواهید داد.
ایمیل مارکتینگ
بازاریابی ایمیلی مسلماً هنوز هم یکی از بهترین فرمتهای محتواست زیرا تنها پلتفرمی است که شما به طور کامل مالک آن هستید. بازاریابی ایمیلی نیز بخشی ضروری از بازاریابی عملکرد تجارت الکترونیک است. به عنوان مثال، یک پلتفرم رسانه اجتماعی ممکن است الگوریتم خود را تغییر دهد و باعث شود دسترسی شما به مخاطبان خود را از دست بدهید، یا بروزرسانی الگوریتم گوگل میتواند باعث شود محتوای وبلاگ شما در نتایج جستجو کاهش یابد و ترافیک ارگانیک را از دست بدهید.
با این حال، پس از اینکه شخصی آدرس ایمیل خود را به شما داد، شما مالک آن لیست هستید و میتوانید آنها را مجدداً هدفگیری کنید تا زمانی که اشتراک خود را لغو نکند، زیرا در اختیار یک پلتفرم نیستید.
یکی دیگر از مزایای بازاریابی ایمیلی این است که افرادی که در لیست ایمیل شما قرار دارند با دادن آدرس ایمیل خود به شرکت شما علاقه نشان دادهاند و آنها را به مشتریان بالقوه تری تبدیل میکند.
یک فرآیند 5 مرحله ای ساده برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوا
بسیاری از تلاشهای بازاریابی محتوا با شکست مواجه میشوند زیرا فاقد یک استراتژی بازاریابی محتوای قوی برای جذب مشتریان بالقوه و پرورش آنها در سفر خریدار هستند. اگر به طور تصادفی شروع به انتشار محتوا در پلتفرمهای مختلف کنید، بدون اینکه رویکردی متفکرانه داشته باشید که روی کدام کانالها تمرکز میکنید، برند خود را چگونه قرار میدهید و هر قسمت از محتوا چگونه مشتری را در سفر کاربر جابهجا میکند، احتمالاً از بازگشت سرمایه از تلاشهای بازاریابی محتوا ناامید خواهید شد. برای حل این مشکلات، در اینجا یک رویکرد گام به گام برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوای موفق ارائه شده است.
مرحله 1: مشتری هدف ایده آل خود را تعریف کنید
بازاریابی محتوا تنها زمانی جواب میدهد که مشتری مناسب را جذب کنید. در غیر این صورت، نرخ تبدیل پایینی خواهید داشت یا مشتریانی را که مناسب محصولات یا خدمات شما نامناسب هستند، تبدیل خواهید کرد که باعث ایجاد سردردهای غیر ضروری در پشتیبانی مشتری و ریزش زیاد میشود. برای شناسایی مشتری هدف ایده آل خود، این سوالات را از خود بپرسید:
- عنوان و موقعیت شخصی که محصول یا خدمات ما را خریداری میکند چیست؟
- این شخص در چه نوع شرکتی کار میکند (اندازه، صنعت و غیره)؟
- این شخص برای حل چه دردهایی به برند ما میآید؟
- سطح دانش فرد در مورد این موضوع چقدر است (این نکته کلیدی برای اجتناب از کلمات کلیدی سطح مبتدی است که مدیران پیشرفته را هدف قرار میدهید)؟
- هنگامی که به این سؤالات پاسخ دهید، حس خوبی از شخصیت خریدار ایده آل خود خواهید داشت و بقیه استراتژی محتوای شما روشن میشود.
مرحله 2: قیف بازاریابی خود را ترسیم کنید و قالب های محتوا را انتخاب کنید
اکثر مشتریان اولین باری که از وبسایت شما بازدید میکنند خریدی انجام نمیدهند و این اشکالی ندارد. هدف بازاریابی محتوا ایجاد رابطه با مشتریان بالقوه است تا در نهایت آنها را به سمت خرید سوق دهد. مراحل مختلفی از قیف بازاریابی محتوا وجود دارد، از آگاهی (مشتری تازه در مورد نقطه درد و راه حلهای بالقوه یاد میگیرد) تا مرحله تصمیم گیری خرید (مشتری از راه حل آگاه است و آماده خرید محصول برای حل نقطه درد است).
به عنوان مثال، اگر محصول شما فرآیندهای حسابداری را خودکار میکند، اعمال مشتری ممکن است به این صورت باشد:
- یک پست وبلاگ در مورد اصول مالی کسب و کار بخواند.
- ویدیویی درباره اجرای موضوعات خاص مالی کسب و کار مانند حسابهای پرداختنی/دریافتنی تماشا کند.
- یک وبینار در مورد چگونگی خودکارسازی تمام این مراحل با نرم افزار خود تماشا کند.
مرحله 3: ایده های محتوا تولید کنید و صدای برند ایجاد کنید
یک برنامه بازاریابی محتوای موثر چیزی بیش از ترسیم انواع محتوایی است که برای تولید نیاز است. شما باید در واقع چیزی منحصر به فرد و جالب برای گفتن داشته باشید تا مردم به محتوای شما توجه کنند. بنابراین گام بعدی این است که بفهمید چگونه به طور مداوم ایدههای محتوایی تولید کنید که برای مخاطب ایده آل شما منحصر به فرد و جذاب باشد. یک چارچوب ساده که میتواند برای تهیه مداوم ایدههای محتوای جالب استفاده کنید این است:
- نقطه درد مشتری ایده آل ما که محصول ما حل میکند چیست؟ این سوال تضمین میکند که شما در مورد موضوع درست بحث میکنید، و اگر سئو انجام میدهید، برای فرآیند تحقیق کلمات کلیدی شما ضروری است.
- توصیه «بهترین تمرین» برای حل آن نقطه درد چیست، و چرا برای خواننده ما کارساز نیست؟ این به شما کمک میکند زاویهای جالب ایجاد کنید که از بقیه محتوای «من هم» متمایز است.
- روش بهتر و مؤثرتری برای حل آن مشکل چیست و چه شواهد/تجربه شخصی برای حمایت از آن ایده داریم؟
مرحله 4: یک تقویم محتوا و گردش کار ایجاد کنید
استراتژی بازاریابی محتوای شما تنها در صورتی مقیاس خواهد شد که محتوای جدید را به طور مداوم منتشر کنید. اگر این سه کار را انجام دهید، متوجه خواهید شد که استراتژی بازاریابی محتوای شما بسیار موثر است. مشکل این است که اکثر مردم خیلی سریع تسلیم می شوند یا به طور مداوم منتشر نمیکنند. در نتیجه، مخاطبانی که میسازید، محتوای شما را فراموش میکنند و باید رابطه را از صفر شروع کنید. خبر خوب این است که اجرای یک تقویم محتوای ساده و فرآیند گردش کار می تواند ناسازگاری ها را کاهش دهد.
مرحله 5: نتایج را آزمایش و اندازه گیری کنید
مرحله آخر این است که نتایج خود را اندازه گیری کنید. این یک مشکل است زیرا بازاریابی محتوا یک بازی طولانی مدت است و احتمالاً هیچ بازده فوری سرمایه خود را نخواهید دید. با این حال، برخی از معیارهای اولیه بازاریابی محتوایی که میتوانید برای اطمینان از اینکه استراتژی شما در جهت درست حرکت میکند، ردیابی کنید، عبارتند از:
- تیم فروش شما سرنخهای با کیفیت بالاتری را کسب میکند.
- آگاهی عمومی از برند شما افزایش یافته است (اشارههای بیشتر در رسانههای اجتماعی، بک لینکها، درخواستهای برند و غیره)
- وبسایت شما ترافیک بیشتری ایجاد میکند.
- مشتریان فعلی شما مدت طولانی تری میمانند و به طور کلی خوشحالتر هستند.
- علاوه بر ردیابی این شاخصهای کلیدی عملکرد برندهای عمومی، حتماً کمپینهای خاصی را نیز دنبال کنید تا بتوانید ارزیابی کنید که چه محتوایی بهترین عملکرد را دارد و تولید بیشتر آن قالبها و ایدههای محتوا را دوچندان کنید.
بیشتر بازاریابان اکثر تلاشهای بازاریابی محتوای خود را در Google Analytics دنبال میکنند، اگرچه میتوانید از ابزارهای شخص ثالث مانند SEMrush یا Ahrefs نیز برای اندازهگیری این معیارها استفاده کنید.
جمع بندی نهایی
یکی از راههای کم هزینه در برندسازی، افزایش ترافیک و از طرفی فروش تولید محتوا و بازاریابی محتواست. مجموعهای از اعمال موجب میشوند تا بیزینس شما رشد کرده و حرفهای شوند. این مقاله یک راهنمای کامل از این مسئله بوده که به شما در موفقیت کسب و کار کمک شایانی خواهد کرد.