Blog

یک تجربه: گاهی حوصله نوشتن نیست

توسط در تجربیات مفید می 1, 2021

سلام دوستان؛ امیدوارم حال خودتان و دلتان در این روزهای غمگین خوب باشد. هیچ غمی پایدار نیست پس شما هم کمی نسبت به این دوران، آرام باشید و سر خودتان را با مهارت‌های خود گرم نگه دارید. امروز خدمت شما رسیدیم تا درباره یک تجربه دیگر صحبت کنیم. حتما همه شما چند روزی دچار مشکل نوشتن شده‌اید. حوصله نوشتنتان نمی‌آید! من هم مانند شما دچار این معضل می‌شوم و واقعا اوضاع بدی است که نتوانی بنویسی و به فعالیت‌های مستمر خود ادامه دهی. اما ما توانمندیم و باید کاری کنیم که حوصله نوشتن در ما همیشه موج بزند.

حوصله نوشتن

همه ما می‌دانیم هر نوعی از نوشتن نیازمند حوصله، انگیزه و هیجان خاصی است در غیراینصورت حتی مخاطب متوجه بی‌انگیزه بودن نوشته شما خواهد شد. پس برای مایی که همیشه مشغول تولید محتوا هستیم این انگیزه باید وجود داشته باشد. در واقع باید بمبی برای خود بسازیم که همیشه خدا فعال شود و در وجودمان مانند یک انگیزه قوی با شور و اشتیاق خاصی ما را به نوشتن وا دارد. احساس ما از قلممان به مخاطب منتقل می‌شود. و اینجاست که بسیاری از دوستان نویسنده این تفکر را دارند که یک متن احساس خاصی به مخاطب منتقل نمی‌کند.
دوست من؛ اگر نوشته تو احساسی منتقل نمی‌کند، پس مشکل از توست و باید در نحوه نوشتن خود دقت کنی و روی آن کار کنی. چون به عنوان یک نویسنده حتما باید بتوانی حس خود را از همین چند خط نوشته کاملا دقیق منتقل کنی در غیراینصورت نتیجه‌ای که می‌خواهی، حاصل نخواهد شد.

بی حوصلگی متعلق به همه نویسندگان است

اصلا فکرش هم نکنید که فقط شما هستید که نسبت به نوشتن گاهی دچار بی‌حوصلگی می‌شوید! بزرگترین نویسندگان دنیا نیز روزگاری دچار بی‌حوصلگی می‌شوند. فقط باید از خدا بخواهیم این روزگار بی‌حوصلگی کوتاه باشد تا ما را از هدف خود عقب نیندازد. پس تا اینجای کار خیال شما را راحت کردم که اگر دچار این مشکل شدید، فکر نکنید این موضوع فقط متعلق به شماست. من، شما و تمام نویسندگان جهان حتما روزی می‌گویند حوصله نوشتن نداریم.

حوصله نوشتن 

چاره کار چیست؟

به عقیده من هر مشکلی به همراه خود چاره‌ای دارد و اصلا نمی‌توان گفت که محالی در این امر وجود دارد. امروز در خدمت شما هستم تا تجربه مفیدی را در این زمینه با شما درمیان بگذارم. امیدوارم تجربه من برای شما هم مفید باشد…

من از گذشته خیلی دور که در دوران کودکی بودم، علاقه عجیبی به دنیای هنر و نقاشی داشتم؛ بنابراین همیشه به دنبال کلاس‌های یادگیری نقاشی می‌رفتم. تا سنین بعد از دانشگاه در دوره کارشناسی هم کلاس‌ها را ادامه دادم و دیگر با مشغله‌های کاری کلاسی نرفتم اما هنوز هم نقاشی جزء علاقه من بوده و همیشه سه پایه نقاشی‌ام کنج خانه است. همین بخش مامن آرامش من است و هر وقت سردرگم و کلافه هستم به سراغش می روم. شده برای نیم ساعت روی تابلوی موجود کار می‌کنم و همین نیم ساعت معجزه می‌کند:

  • آرامش عجیب ذهن و روح
  • الهام شدن موضوع و آنچه قرار است بنویسم
  • فراموش کردن مشکلات پیش رو
  • و…

اثری که در این موضوع یافتم، تا به حال در گزینه دیگری یافت نشده. حتی برای من بیرون رفتن و قدم زدن این موضوع را حل نمی‌کند اما راه‌حل هنر همیشه برای من بهترین بوده و هست.

حالا نوبت شماست دوست عزیز…

اگر تو هم حوصله نوشتن نداری، باید ببینی مامن آرامش تو کجاست؟ با کارهای هنری، با مطالعه، با قدم زدن، حرف زدن با یک دوست، بازی کامپیوتری یا موبایل، ورزش کردن و … . مطمئنم هر کسی می‌داند نقطه آرامشش کجاست، پس به سراغ آن برو و زمانی را صرف آن کن. ذهن تو آنقدر آرام و تازه می‌شود که به راحتی می‌توانی به کار بازگردی و با شور و هیجان خاصی بنویسی.
امیدوارم این تجربه من برای شما عزیزان دل، مفید باشد.

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • *

    code

    سبد خرید